وب نوشته های یک میرباقری

مهندسی تکنولوژی نرم افزار کامپیوتر

وب نوشته های یک میرباقری

مهندسی تکنولوژی نرم افزار کامپیوتر

وب نوشته های یک میرباقری

*** در عصر تکنولوژی باید همگام با زمان گام نهاد... ***
در این وبلاگ تمام تلاش ما این است که تمامی مطالب حاصل ذهن و قلم خودمان باشد نه صرفاً کپی برداری از نوشته های دیگران... هر آنچه پیش آید و می اندیشیم که شاید مفید و نیک باشد می نگاریم به امید آنکه به مذاق مخاطبان گرانقدر خوش آید.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خانواده» ثبت شده است

ازدواج

ایدۀ نوشتن این مطلب از جایی جرقه خورد که تو تماس تلفنی با یکی از آشنایانم با یک مسأله ای برخورد کردم که برام عجیب و شاید جالب بود و من رو به فکر و تأمل واداشت. زوج جوانی که اسم همدیگه رو با صفت آقا و خانم صدا می کنند و نوعی برخورد محترمانه و رسمی باهم دارند. راستش به این فکر افتادم که این نوع رفتار درست تره یا اینکه زن و شوهر با هم خیلی صمیمی و راحت باشند و مثل دو تا دوست هم سن و سال با هم شوخی کنند؟!
شاید جواب دادن به این سؤال خیلی راحت نباشه و بیشتر سلیقه ای و فقط از نظر کارشناسان خانواده قابل تحلیل باشه. اما به نوعی حسی که خودم در این مورد دارم و بر اساس چیزایی که دور و بر خودم می بینم در موردش صحبت می کنم.

همۀ ما بارها و بارها شنیدیم که احترام و حرمت بین زوجین باید حفظ بشه و اخلاقیات و رعایت هنجارها خیلی مهمه و هزار و یک چیز دیگه که لااقل از طریق برنامه های مشاورۀ خانواده زیاد دیدیم و شنیدیم. اما اصلا قصدم این نیست که روند این برنامه هارو  پیش بگیرم و شروع کنم به نسخه پیچیدن... چون نه تخصصش رو دارم و نه در اندازه ای هستم که بخوام نصیحت کنم.

چیزی که ذهن منو به خودش مشغول کرده اینه که این زوج هایی که خیلی رسمی و محترمانه با هم برخورد می کنن توی زندگی و نوع رفتارشون با هم چطور هستند؟ آیا مفهوم حقیقی ازدواج و اینکه زن و شوهر باید مونس هم باشند و بتونند راحت حرفاشونو به هم بگن و بینشون راز نگفته و فاصله نباشه، تو زندگیشون وجود داره؟!
عده که اسم همدیگه رو همراه با خانم یا آقا صدا می زنند یا اینکه بعضی خانم ها همسرشون رو با نام خانوادگی یا با لقب دکتر و مهندس و سرهنگ که عناوین شغلیشون هست، مورد خطاب قرار میدن.
در مقابل اینها زوج هایی هم هستند که با هم خیلی صمیمی و خودمونی هستند و عین دو تا رفیق و همکلاسی شوخی می کنند و می خندند و با دیدنشون بیش از هرچیز فکر می کنی که دو تا دوست صمیمی هستند.

  • میرباقری