وب نوشته های یک میرباقری

مهندسی تکنولوژی نرم افزار کامپیوتر

وب نوشته های یک میرباقری

مهندسی تکنولوژی نرم افزار کامپیوتر

وب نوشته های یک میرباقری

*** در عصر تکنولوژی باید همگام با زمان گام نهاد... ***
در این وبلاگ تمام تلاش ما این است که تمامی مطالب حاصل ذهن و قلم خودمان باشد نه صرفاً کپی برداری از نوشته های دیگران... هر آنچه پیش آید و می اندیشیم که شاید مفید و نیک باشد می نگاریم به امید آنکه به مذاق مخاطبان گرانقدر خوش آید.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

تجربۀ واقعی و شخصی من:
دیروز دم ظهر رفته بودم مغازۀ یکی از آشنا چیزی بخرم.
این بنده خدا دانشجوی رشتۀ کامپیوتر هستش و برای امروز باید یه پروژه ای رو آماده می کرد اونم با یک استاد فوق العاده سخت گیر که استاد محترم هم در مورد این موضوع چیزی درس نداده بود و باید خودشون یاد میگرفتن و آماده میکردن. این بیچاره هم کلی کتاب و جزوه و ویدئوی آموزشی از اینترنت گرفته بود تا بتونه یه چیزی یاد بگیره.
از من پرسید شما تو این پروژه ها از چی استفاده می کنید که بهش چندتاشونو گفتم و تا اسم اون مبحث مورد نظر رو آوردم کلی ذوق کرد از اینکه فهمید اینو بلدم.
گفت به مشکل برخوردم و نمیدونم چیکار کنم و کلی دپرس و نا امید بود. همون لحظه رو سیستم پروژه رو بهم نشون داد و منم بررسی کردم و دیدم مشکلات زیادی داره که براش درستشون کردم و توضیح دادم تا متوجه بشه.
از شانس هم دیروز بدجوری مغازش شلوغ بود و همش درحال رسیدگی به کار مشتری ها بود.
خلاصه من که واسه یه خرید 5 دقیقه ای رفته بودم(که البته همون اول هنوز خرید نکرده ایشون سوال پرسید و کلاً وسیلۀ من یادش رفت) یه چند ساعتی اونجا کارم طول کشید و تا بیام خونه ناهار بخورم ساعت 6-7 غروب شد و اون بنده خدا در حین اینکه به خاطر حل شدن مشکلش خیلی خیلی خوشحال بود و تشکر می کرد، کلی هم عذرخواهی کرد و شرمنده بود که وقتمو گرفته و غروب شده و من هنوز ناهار نخورده بودم.
نکته جالبی که دلیل نوشتن این متن بود اینجاست که خودم مدتی بود برای یک پروژه تجاری مشابه که با همین زبان و تکنولوژی در حال پیاده سازیش هستم به یک مشکل و گره ای برخورد کرده بودم که هرکاری می کردم حل نمیشد و هرچی هم سرچ کردم و پرسیدم از متخصص های دیگه و تو فروم ها و... بی فایده بود و هیچ جا درموردش چیزی نبود.
ولی دقیقاً همین دیشب دوباره بررسیش کردم و سر 5 دقیقه مشکلش رو پیدا کردم و حلش کردم.. چیزی که این چند وقته چندین بار طی ساعت ها تمام بخش هاش رو زیر و رو کرده بودم و نتونسته بودم مشکلش رو حل کنم.
اون لحظه واقعاً حس کردم تنها دلیلش تأثیر کمک کوچکی بود که به اون بنده خدا کردم و کلی دلش شاد شد و دعا کرد و جوابی که انسان از بازخورد کارهای خودش میگیره.
کار من خیلی کوچک بود ولی حتی همین کار کوچک تأثیرش رو به عینه به من نشون داد.
بعضی وقتا معجزه خیلی ساده اتفاق میفته و ما راحت از کنارش رد میشیم.
ولی اگر دقت کنیم روزانه کلی از این معجزه ها اتفاق می افته که ما ازش غافلیم و قدر نمیدونیم...
شاید اگر به این معجزات و تأثیرات پی می بردیم، انقدر محبت و کمک رو از دیگران دریغ نمی کردیم...

  • میرباقری

job

کار... کار... کار...!! همین کلمۀ 3 حرفی کوچولو بخش بزرگی از زندگی همۀ آدم ها رو تشکیل میده و میشه گفت اصلاً اگر نباشه نمیشه زندگی کرد. چون برای زندگی کردن نیاز به یکسری امکانات اولیه مثل: خوراک، پوشاک، مسکن و ... هستش که تو این دور و زمونه بدون کار کردن و پول در آوردن نمیشه بهشون دست پیدا کرد.

خب حالا که این جناب کار جز لاینفک زندگی به حساب میاد و هممون یه جورایی مجبوریم کار کنیم، پس بهتره کاری که انجام میدیم مطابق با روحیات و علایقمون باشه و از کاری که می کنیم لذت ببریم.

شاید بگید دلت خوشه ها! کار کجا بود که حالا بخواد مطابق میل و باب طبعمونم باشه! همینکه بیکار نمونیم و از گشنگی نمیریم جای شُکرش باقیه...!!!
بله... منم بهتون حق میدم و حرفتونو تا حدی می پذیرم ولی همونطور که عرض کردم تا حدی!

به نظر من درسته که در حال حاضر کار خوب با درآمد مناسب به راحتی پیدا نمیشه ولی این دلیل نمیشه که دست رو دست بزاریم و بگیم کار نیست و نمیشه کاری کرد.

همیشه میشه یه کاری کرد و این به تلاش و البته توانایی و ارادۀ خود آدم بستگی داره. نباید منتظر باشین که از همون اول کار بیاد دنبالتون، شما باید برید دنبالش... ده بدوئین دیگه،برید دنبالش... بگیریدشششششش...!

خب حالا آروم تر! بزارید نفستون جا بیاد... آها، خوبه! بعد اینکه شما رفتید دنبالش و به دستش آوردید اونوقته که دیگه با یه کم تلاش و کوشش میتونید کاری کنید که از این به بعد اون کار بیاد دنبال شما و شما هم هی واسش طاقچه بالا و کلاس بزارید!

  • میرباقری

success

انسان همیشه دوست داره که بهترین باشه و توی زمینه های مختلف به موفقیت های چشمگیر دست پیدا کنه و خلاصۀ کلام این که یه آدم خیلی خفن و تاپ به حساب بیاد و همه تحسینش کنن!
اینکه جزء بهترین ها باشیم و آدم موفقی محسوب بشیم امر محال و دور از ذهنی نیست و همیشه و همه جا گفتن و خوندیم و شنیدیم که با پشتکار و تلاش میشه به موفقیت رسید.
به نظرم موفقیت هر کسی به خودش و ارادش و همچنین شرایط محیطیش بستگی داره و ما نمی تونیم یک نسخۀ کلی رو برای افراد تجویز کنیم. زیاد هم دیدیم که افراد مختلف از راه و روش های مختلف به موفقیت دست پیدا کردند و هر کدوم راهکار خودشون رو توصیه می کنن.
چیزی که مشخصه اینه که بدون تلاش و همت نمیشه به موفقیت دست پیدا کرد و این مسأله قابل انکار نیست و کسی نمیتونه ادعا کنه که با دست رو دست گذاشتن و کاری نکردن میشه به موفقیت رسید.
اما این سؤال که از چه راهی و تو چه زمینه ای وارد بشیم که موفقیتمون تضمین بشه ، اساساً اشتباهه! چون فقط خود فرد به استعداد و علایق خودش آشناست و میتونه با شناسایی درست و منطقی راه صحیح رو انتخاب کنه و مسیر موفقیت رو در پیش بگیره.
بعضیا هستن که تا میبینن یکی تو یک زمینه ای موفق شده درجا میخوان برن تو اون زمینه و فکر می کنن هرکی اون کارو انجام بده یک شبه به موفقیت و پول و شهرت و... میرسه(نه جانم! از این خبرا نیست!)

  • میرباقری

گاهی فقط یک حرف!

۱۶
ارديبهشت

problems solutions

حتماً برای شما هم پیش اومده که درحال کار کردن با مشکلات عجیب و غریبی مواجه بشید و ساعت ها وقت بزارید و اعصابتون بهم بریزه و نتونید مشکل رو حل کنید. خب طبیعیه زیاد نگران نباشید! برید یه لیوان آب بخورید و ریلکس باشید تا بببینیم چی میشه!

این مسائل برای هرکسی ممکنه پیش بیاد تو هرکاری وجود داره ولی شاید بیش از همه گریبان گیر گیک ها و مخصوصاً قشر برنامه نویس شده باشه و کاملاً این موضوع رو درک می کنند! یه برنامه می نویسی و همه چی درست پیش میره ولی یهو یه جا می بینی زیر و رو می کنی چیزی پیدا نمی کنی و به نتیجه نمی رسی! به تمام کتاب ها و سایت ها سر میزنی و همه چیزو چک می کنی اما میبینی همه چیز درسته و معلوم نیست مشکل از کجاست... اینجاست که قاطی می کنی و محکم میکوبی رو کیبورد بیچاره!

حالا ماجرا چیه و باید چیکار کنیم تا زودتر مشکل حل بشه و به نتیجه برسیم؟!... در این مواقع چه باید کرد؟!... اصلاً چرا اینطوری میشه؟!
خب یکم صبر داشته باشین!... چند ماهه به دنیا اومدین... ای بابا!!!...اصلاً چقدر سؤال می پرسین خب چند لحظه وقت بزارین و این مطلب رو بخونید تا بیشتر در موردش صحبت کنیم!(نویسندۀ بی اعصابه داریم؟!)

  • میرباقری

Using Social Networks

شبکه های اجتماعی امروزه خیلی گسترده و پرکاربرد شدن و تقریباً استفاده از اونها نوعی اعتیاد برای کاربران ایجاد کرده به طوری که چک کردن حساب کاربری برای افراد به یک امر روزمره و روتین تبدیل شده و اگر به هر دلیل نتونن به اون دسترسی پیدا کنن دچار افسردگی و سردرگمی میشن و انگار یه چیزی تو زندگیشون کم یا گُم شده.

اینکه استفاده از شبکه های اجتماعی خوبه یا بد یه امر کاملاً نسبیه و به نوع استفادۀ افراد از این شبکه ها برمیگرده و نمیشه به طور کلی درموردش اظهار نظر کرد. این شبکه ها هم مثل هر چیز دیگه ای هم میشه ازش استفادۀ مفید و مثبت کرد و هم استفادۀ مضرّ و منفی! این مثال قدیمی هم همیشه راجع به چاقو می زنن که هم میشه باهاش میوه پوست کند و خورد و هم میشه باهاش آدم کشت(البته به شرطی که خیلی تیز باشه!)

سؤالی که پیش میاد اینه که آیا نوع استفاده از این شبکه ها توی کشور ما با کشورهای دیگه یکیه؟!
فکر می کنم اکثریت افراد در پاسخ منفی به این سوال اتفاق نظر دارند!

متأسفانه جو حاکم بر شبکه های اجتماعی در ایران و بین کاربران ایرانی چندان قابل انطباق با فضای کشورهای توسعه یافته نیست و اون استفادۀ مفیدی که میشه از اینجور فضاها کرد، کمتر به چشم می خوره.

اگر مواردی مثل انتقال دانش و اطلاعات و کسب علم، پیدا کردن دوستان جدید و برقراری ارتباط بین دوستان و آشنایان،سرگرمی، انتشار اخبار، هماهنگی و اطلاع رسانی به موقع و موارد دیگری از این دست رو هدف و به عبارتی شالودۀ اصلی این شبکه ها بدونیم، به این نتیجه می رسیم که کاربران ایرانی کمتر تونستن در راستای این اهداف پیش برن و مثل خیلی چیزای دیگه، استفادۀ نادرست و فرهنگ نامناسب بکارگیری در بین این کاربران کاملاً به چشم میخوره.

  • میرباقری