از مهندسی تا مهندسی!
این مطلب را به یک سوال آغاز می کنیم و آن هم این است که به راستی چند درصد فارغ التحصیلان دانشگاه ها در ایران در زمینۀ رشتۀ تحصیلی خود دانش و مهارت کافی را دارند؟!
این مسأله چیزی نیست که به راحتی بتوان از طریق آمار و ارقام به آن پی برد و یک نظر و رأی نهایی صادر کرد، اما با اندکی بررسی و تأمل و حتی مطالعه و تحقیق موردی و نمونه ای می توان به کلیات آن پی برد.
اینکه سطح علمی و آموزشی در برخی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی از کیفیت مطلوب و قابل قبولی برخوردار نیست، مبحثی جداگانه است که جای بررسی و تحلیل عمیق دارد اما در کنار این مشکل چیزی که به صورت عینی در بطن جامعه و محیط های دانشگاهی قابل مشاهده است این است که دانشجویان امروزی کمتر دنبال تحصیل علم به صورت جدی هستند و به عبارتی "دانشجو" به معنای حقیقی و راستین کلمه نیستند.
مدرک گرایی صرف با هدف اشتغال و برای عقب نماندن از غافلۀ تحصیل کرده ها و دارندگان مدرک، اصلی ترین و مهمترین عامل برای رفتن به دانشگاه تلقی می شود که متأسفانه در بین اکثریت دانشجوها و خانواده هایشان رواج یافته است. البته در این بین هم هنوز هستند کسانی که هدفشان کسب علم و دانش و تحقیق و تکاپو به منظور پیشرفت و تعالی است.
آسیب شناسی این مسأله و بررسی ابعاد و ریشه های فرهنگی و اجتماعی آن نیازمند کار علمی-تخصصی و تحقیق پیرامون ریشه یابی و یافتن راه حل مناسب می باشد، اما آنچه که هدف اصلی ما از نوشتن این مطلب را شکل می دهد به دست آوردن یک تحلیل تخصصی در این باره نیست، زیرا نه در حیطۀ تخصصی نگارنده است و نه مجال آن محیاست.
شخصاً به کرّات با دانشجویان و فارغ التحصیلانی برخورد نموده ام که در زمینۀ رشتۀ خود حتی در حد پایه هم اطلاعات و دانش کافی ندارند و به جرأت می توان گفت در محیط عملیاتی قادر به انجام کار نیستند و از آن بدتر اینکه شاید قادر نباشند یک مطلب و مقالۀ ساده در مورد حوزۀ تخصصی خود بنویسند و این موضوع در رشته های پرتقاضا که بعضاً به اشباع رسیده اند بیشتر به چشم می خورد.
- ۲ نظر
- ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۴۱
- ۴۴۳ نمایش